اتاق دخترم
اینم از استیکرهای اتاقت که بابایی اونا رو با دقت تمام نصب کرد.
این استیکرها رو خاله الهام برات خریده
اینم جند تا عکس از وسایل دخترم:
تاریخ خرید: بهمن 91 . وقتی که مامانی رفته بود شیراز.
واقعا دست مامان جون درد نکنه که زحمت خرید این هارو کشیده...البته همین طور خاله الهام که برات کلی چیزهای بامزه گرفته...
البته بقیه وسایلت هم توی راهه و انشالا فردا با خاله الهام از شیراز می رسه
تشک بازی. که من خیلی دوستش دارم
این سرویس طرف هم هدیه خاله الهامه
اینم لباس های بیمارستانت همراه با پتو ، که مامان جون سال 90 برات از مکه آورده...
اینم از لباس های راحتی دخترم...
این پست خیلی طولانی شد...بقیه باشه واسه بعد.
الهی مامانی قربونت بره زودتر بیا دیگه. اردیبهشت تموم شد و من آخرای هفته ی 39 هستم ولی انگار تو قصد اومدن نداری.
زود باش دیگه من و بابایی مردیم از انتظار روی ماه شما....